در انجیل متی باب 1 آیه ی 11 آمده است : و یوشیا، یکنیا(1) و برادرانش را در زمان جلای بابل آورد .
در این متن، سه اشتباه آشکار وجود دارد.
اول اینکه یوشیا یازده سال قبل از اسارت بابلی وفات کرده بود و اصلا در زمان جلای بابل نبود تا فرزندانی بیاورد.
دوم اینکه اصلا یکنیا فرزند یوشیا نیست بلکه پسر یهویاقیم است.
سوم اینکه یکنیا هجده سال قبل از اسارت بابلی به دنیا آمده بود و حتی مدت سه سال هم بر تخت سلطنت نشسته بود و سپس به به بابل رفت.
اشتباهی دیگر از انجیل متی
در انجیل متی آمده است: « آنگاه سخنی که به زبان ارمیای نبی گفته شده بود تمام گشت که سی پاره ی نقره را برداشتند بهای آن را قیمت کرده شده ای که بعضی از بنی اسرائیل بر او قیمت گذاردند و آنها را بجهت کوزه گر دادند چنانکه خداوند به من گفت ».
این در حالی است که جمله ی مذکور هرگز در کتاب ارمیا نیامده است بلکه در کتاب زکریا آمده است و این اشتباهی آشکار از سوی نویسنده ی انجیل متی است.
البته پاسخی نیز از سوی مسیحیان در این زمینه ارائه شده است که تنها یک ادعا است و کاملا بدون دلیل و به همین دلیل از طرح آن صرف نظر می کنیم.
اشتباه حیرت انگیز انجیل متی
در سلسله نسب حضرت مسیح نیز اشتباهات متعددی در انجیلها وجود دارد. به عنوان مثال در انجیل متی، پس از آنکه نسل حضرت مسیح را از ابراهیم تا آن حضرت نام می برد می افزاید: « پس تمام طبقات، از ابراهیم تا داود چهارده طبقه است و از داود تا جلای بابل چهارده طبقه و از جلای بابل تا مسیح چهارده طبقه ». با مراجعه به متن انجیل متی و شمارش اجداد حضرت مسیح متوجه اشتباه نویسنده می شویم چرا که از جلای بابل تا حضرت مسیح تنها سیزده نفر وجود دارند و نه چهارده نفر. این مسأله چالش بزرگی در مسأله ی خطا ناپذیری کتاب مقدس است و تا کنون بارها و بارها از سوی منتقدین کتاب مقدس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
متن بی ربط در تورات، اشکالی که هرگز پاسخی برای آن ارائه نشده است
برای واضح شدن اشکال، متن تورات را به صورت کامل می نویسم.
سفر تثنیه، باب 10:
و در آن وقت خداوند به من گفت : دو لوح سنگ موافق اولین برای خود بتراش و نزد من به کوه برآی و تابوتی از چوب برای خود بساز و بر این لوحها کلماتی را که بر لوحهای اولین که شکستی بود خواهم نوشت و آنها را در تابوت بگذار.
پس تابوتی از چوب سنط ساختم و دو لوح سنگ موافق اولین تراشیدم و آن دو لوح را
در دست داشته به کوه برآمدم و بر آن دو لوح موافق کتابت اولین آن ده کلمه را که خداوند در کوه از میان آتش در روز اجتماع گفته بود نوشت و خداوند آنها را به من داد پس برگشته ار کوه فرود آمدم و لوحها را در تابوتی که ساخته بودم گذاشتم و در آنجا هست چنانکه خداوند مرا امر فرموده بود و بنی اسرائیل از بیروت بنی یقعان به موسیره کوچ کردند و در آنجا هارون مرد و در آنجا دفن شد و پسرش العاذار در جایش به کهانت پرداخت و از آنجا به جدجوده کوچ کردند و از جدجوده به یطبات که زمین نهرهای آب است در آنوقت خداوند سبط لاوی را جدا کرد تا تابوت عهد خداوند را بردارند و به حضور خداوند ایستاده او را خدمت نمایند و به نام او برکت دهند چنانکه تا امروز است بنابر این لاوی را در میان برادرانش نصیب و میراثی نیست خداوند میراث وی است چنانکه یهوه خدایت به وی گفته بود و من در کوه مثل روزهای اولین چهل روز و چهل شب توقف نمودم و در آن دفعه نیز خداوند مرا اجابت فرمود و خداوند نخواست تو را هلاک سازد و خداوند مرا گفت برخیز و پیش روی این قوم روانه شو تا به زمینی که برای پدران ایشان قسم خوردم که به ایشان بدهم داخل شده آن را به تصرف آورند.
با یکبار مطالعه ی این بخش به راحتی متوجه می شویم که بخشی را که به صورت رنگی مشخص نموده ام کاملا بی ارتباط به سایر مطالب این باب است.
حالا یک بار این بخش را حذف کنید و دوباره متن را بخوانید. به روشنی متوجه می شوید که یک متن منسجم است که به یکباره مطلبی کاملا بی ربط در میان آن قرار گرفته بوده است.
البته از نظر تاریخی نیز، بخشی را که رنگی کرده ام کاملا بی ربط به این باب است.
چرا؟
زیرا این سخنان موسی در برج یازدهم از سال چهلم خروج صورت پذیرفته است در حالی که وفات هارون شش ماه قبل از آن اتفاق افتاده بود یعنی در برج پنجم همان سال.
البته این اشکالی است که امروزه همگان متوجه آن شده اند. در ترجمه ای که من در اختیار دارم ( ترجمه ی قدیمی 1895 میلادی که در سال 2002 تجدید چاپ شده است ) نیز این بخش درون پرانتز قرار داده است تا خواننده سر در گم نشود.
همچنین در بسیاری از ترجمه های معتبر بین المللی و از جمله NIV ، NASB ، AMP ، NLT و ... نیز این بخش را درون پرانتز قرار داده اند.
منبع: ادیان نیوز
______________________________________________________
پی نوشت:
1- یکنیا: نام دیگر یهویاکین است.
|