یوحنای لاهوتی از نویسندگان کتاب مقدس در عهد جدید، خدای خود را به گوسفند ذبح شدهای تشبیه میکند که هفت شاخ و هفت چشم دارد. یوحنا در رویای خود در فصل پنجم عبارت ششم مینویسد:
و دیدم در میان تخت و چهار حیوان و در وسط پیران برّه چون ذبح شده ایستاده است و هفت شاخ و هفت چشم دارد که هفت روح خدایند که به تمامی جهان فرستاده میشوند
همچنین در فصل هفدهم آیه چهارده میگوید :
ایشان با برّه جنگ خواهند نمود و برّه بر ایشان غالب خواهد آمد زیرا که او ربّالارباب و پادشاه پادشاهان است و آنانی نیز که با وی هستند که خوانده شده و برگزیده و امینند.
یوحنا میگوید گوسفند مزبور گویا ذبح شده بود (با شک و تردید) نه این که واقعا ذبح شده باشد.
سپس در باب هفتم آیه نهم از همان سفر مینویسد:
و بعد از این دیدم که اینک گروهی عظیم که هیچ کس ایشان را نتواند شمرد از هر امّت و قبیله و قوم زبان در پیش تخت و در حضور برّه به جامههای سفید آراسته و شاخههای نخل بدست گرفته ایستادهاند و به آواز بلند ندا کرده میگویند نجات خدای ما را که بر تخت نشسته است و برّه را است.
به نظر شما در این تشبیه (که خداوند را به گوسفند تشبیه کردهاند)،چه معنی و حکمتی میتواند باشد. شاید بگویید این تشبیه کنایه از لطافت و نرمی و تسلیم و سازشپذیری است . فرض کنیم چنین معنایی را اراده کرده باشند اما آیا خداوند چنین صفاتی را دارد ؟ بله خداوند لطیف است اما آیا نعوذ بالله همچون گوسفند تسلیم یا سازشپذیر است یا … . پس اگر مراد گوسفند نباشد و چنین صفاتی باشد باز هم خداوند از چنین صفاتی مبراست و قیاس مع الفارق است .
باز هم از باب مماشات ما کوتاه میآییم و فرض میکنیم این خدای خاص که مورد تشبیه واقع شده است چنین صفاتی دارد و نرم است و سازش پذیر و …. آن وقت این سوال مطرح میشود که آنچه را که گوسفند مینامند آیا غضب دهشتآور و عذاب و خشم و صلابت هم دارد یا نه؟! اگر گوسفند است یا شبیه گوسفند، پس نباید این صفات را داشته باشد . اما این آیات را ببینید : سفر رؤیا 6 : 16 پولس نیز در نامهاش به عبرانیها خداوند را این گونه توصیف میکند 12 : 29 : خدای ما آتش فرو برنده است.
حال جالب آن است که این گوسفند نرم و اهل عطوفت و لطافت و سازش ، هفت شاخ دارد! گاو به خشونتش معروف است چون دو شاخ دارد. اکنون تصور کنید خشونتِ هفت شاخ را.
وقتی باب تشبیه خداوند به حیوانات باز شود ، ممکن است کسی پیدا شود که خداوندی را که آراسته به صفت امانتداری است ، نعوذ بالله به سگ تشبیه نماید. چون سگ حیوان امانت داری است! اعاذنا الله . آیا اگر چنین اتفاقی بیافتد دوستان مسیحی این گونه تشبیهات را میپذیرند؟ طبعا باید بپذیرند. چرا که کتاب مقدس خود خداوند را به دلیل لطافتش به گوسفند مانند کرده است ، پس نباید در تشبیه به حیوانات دیگر مشکلی باشد .
راستی آیا میتوان خداوند را به دلیل نیروی زیادی که دارد ، پناه بر خدا ، به گاو تشبیه کرد؟ چرا؟
آیا میتوان خداوند عزیز را به دلیل تحمل و صبری که دارد ، پناه بر خدا ، به الاغ مانند نمود؟ چرا که الاغ، حیوانک اسطوره صبر و بردباری است و خداوند نیز که آزار یهود را تحمل کرده نیرومند و با صبر و شکیباست! تفاوت در چیست؟!
مساله دیگر این که اگر این تشبیه درست است مسیح باید به گوسفند بودن افتخار کند یا … اما چه شده که در اناجیل چهارگانه آمده است که مسیح خودش را چوپان گوسفندان شمرده : در إنجیل یوحنا فصل دهم آیه بیست و هفتم 10 : 27 آمده است:
گوسفندان من آواز مرا میشنوند و من آنها را میشناسم و مرا متابعت میکنند.
دوستان عزیز مسیحیم ، چگونه شما خدای خود را گوسفند مینامید، در حالی که شایسته نیست حتی انسانی را به چنین نامی ملقب کنند . مگر نه آن است که انسان برتر از گوسفند است؟ حضرت مسیح علیه السلام در انجیل متی باب دوازدهم آیه دوازدهم 12 : 12 خود به این مطلب شهادت میدهد و میفرماید: پس چقدر انسان از گوسفند افضلست.
دوستان عزیز مسیحیم ، آیا این ادب کتاب مقدس پذیرفتنی است؟
|
به گزارش فارس به نقل از روزنامه فرانسوی "فیگارو "، کلیسای لوتران-پروتستان آمریکا که بیش از چهار میلیون عضو در آمریکا دارد همجنسبازی کشیشان را به رسمیت شناخت تا این افراد بتوانند به فعالیت خود در این کلیسا ادامه دهند.
این روزنامه فرانسوی افزود: اعضای کنگره این کلیسا در گردهمایی که در شهر "مینه پولیس " در شمال آمریکا برگزار شد با 559 رای موافق در برابر 451 رای مخالف، به کشیش های همجنسبازی که رابطه طولانی مدتی دارند و تک همسر هستند اجازه دادند تا به فعالیت خود ادامه دهند.
فیگارو به نقل از "جان بروک " سخنگوی کنگره کلیسا افزود: ما رای دادیم تا کشیش های همجنسبازی که با یکدیگر ازدواج کردهاند بتوانند در کلیسا فعالیت کنند ".
وی همچنین گفت: ما در این مورد اولین کلیسا در آمریکا نیستیم و بعضی دیگر از کلیساهای پروتستان نیز در آمریکا به کشیش های همجنسگرا اجازه فعالیت دادهاند.
مخالفان این مسئله، از جمه کشیش "ریچارد ماهان " اعتقاد دارند که این حکم در تعارض جدی با تعالیم کتاب مقدس است.
|
تحقیقات تاریخی نشان داده است که بت پرستی انسان های اولیه، در همه اشکال گوناگونش حرکتی قهقرایی و انحرافی از یک اعتقاد صحیح و اساسی است و نیز توحید و یگانه پرستی یهود و مسیحیت و اسلام در مقابل اندیشه شرک و بت پرستی قرار داشته و مایه هدایت بشر به سوی حق و سعادت آنان می باشد.
تاریخ مسیحیت، از اعتقاد به خدای واحد، شروع شد و سپس این اعتقاد پاک و خالص از بین رفت. ولی با از بین رفتن اعتقاد به توحید خالص هرگز گزارش نشده است که مسیحیت به بت پرستی (اصطلاحی) گرایش پیدا کنند، یعنی بت پرستی به معنای اعتقاد به خدایان فراوانی در اشکال مختلف که برخی از این خدایان به شکل انسان و حیوان و احیاناً ترکیبی از این دو از جنس سنگ، فلز یا مواد دیگر با این باور که آنها در زندگی آنان در محبت خیر و شر و یا شفاعت در نزد خداوند تأثیر گذار بوده و یا به عنوان خدا مورد پرستش قرار گرفته باشد.
لکن در عین حال عقیده به تثلیث در دین مسیحیت مورد قبول واقع شد. نتیجه این تغییر و تحول نابجا، گیجی و حیرتی بود که مردم را هر چه بیشتر از سلامت عقلی و فکری دور ساخت.
در قرون اخیر عده ای از دانشمندان غربی مشاهده کرده اند که بین عقاید مسیحیان و ادیان هندی تشابه عجیبی وجود دارد. آنان در مطالعات خود متوجه شدند که عقاید تثلیث، فدا، تصلیب و سایر مسائل اعتقادی مسیحیان عیناً در مذاهب بت پرستان وجود داشته و در اعتقادات بنی اسرائیل سابقه ای نداشته است.[1]
از این رو اعتقاد به تثلیث که بعد از حضرت عیسی بوجود آمده است، در واقع برگرفته از آیین های دیگری بوده است.
قرآن مجید معتقد است که موضوع تثلیث در ادیان دیگر سابقه دارد و مسیحیان پس از رفتن مسیح، سه گانه پرستی را از ادیان دیگر گرفته و آن را با آئین پاک مسیح که جز یگانه پرستی چیزی نبوده است، در هم آمیخته اند. قرآن می فرماید:
مسیحیان گفته اند که مسیح فرزند خدا است، این سخنی است که آن را در زبان می گویند آنان خود را شبیه کسانی می سازند که پیش از آنان (به وسیله این عقیده)کفر ورزیده اند و از رحمت خدا دور باشند، چگونه «با دیدن دلائل یگانگی خدا» از راه حق منحرف می شوند.[2]
بنابراین تعجب نخواهیم کرد که پس از رفتن حضرت مسیح از میان پیروان خویش، موضوع سه گانه پرستی که نمونه ای از شرک می باشد به محافل دینی مسیحیان راه یابد و با خون و گوشت آنان آمیخته گردد.[3]
سوسینوس از احیاگران عقیده توحید (قرن شانزدهم و هفدهم) در مسیحیت که مقالات متعددی در ردّ تثلیث نگاشته، اعتقاد به تثلیث را شرک خوانده و معتقد است که کتاب مقدس بعداً براساس عقیده تثلیث دوباره تنظیم شده است.[4]
اکنون باید دید که مقصود از «تثلیث» که گاهی نیز به آن «ثالوث اقدس» می گویند چیست، روشن ترین معرف برای حقیقت تثلیث همان است که مؤلف کتاب مقدس مستمر هاکس آمریکائی بیان داشته است.
وی می گوید: «طبیعت خدایی» از سه اقنوم متساوی الجوهر می باشد، یعنی خدای پدر و خدای پسر و خدای روح القدس، خدای پدر خالق جمیع کائنات است به واسطه پسر و پسر فادی، و روح القدس پاک کننده می باشد و لکن باید دانست که این هر سه اقنوم را یک رتبه و عمل است.[5]
اقنوم در لغت به معنی «اصله» و شخص است و همان طور که تصریح می کنند آنان برای هر یک از این سه خدا یک رتبه، یک درجه و یک عمل معتقد هستند.
اکنون باید از پیروان تثلیث پرسید مقصود از خدایان سه گانه چیست؟ در این جا می توان تثلیث را به دو صورت زیر که هیچ کدام مناسب مقام ربوبی نیست، تصور نمود:
1. هر کدام از خدایان سه گانه وجود مستقل دارد و هر کدام با وجود و تشخصّ خاصی خودنمائی می کنند. به عبارت دیگر یک طبیعت است، اما سه فرد دارد و هر فردی خدای تام و مستقلی است، یک چنین تثلیث همان شرک جاهلی است که در مسیحیت به صورت خدایان سه گانه تجلی کرده است. در صورتی که دلائل توحید و یگانگی هر نوع شرک و دو بینی را برای خدا ابطال کرده است. و به حکم این دلایل ممکن نیست که برای خدا نظیر و شریکی تصور کرد.
2. تفسیر دیگر «تثلیث» این است که اقانیم سه گانه بدون این که هر کدام دارای تشخّص و استقلال باشد، بر اثر ترکیب و به هم پیوستگی خدای جهان را تشکیل داده اند و در حقیقت هیچ یک از این اجزای سه گانه خدا نیست، بلکه خدای جهان همان نتیجه ای است که از ترکیب این سه اقنوم تولید می گردد.
اشکال این نوع تفسیر این می شود که خدا در نتیجه مرکب می شود و در تشخّص و تحقق خود نیاز به اجزای خویش پیدا می کند و تا این اجزا دست به دست هم ندهند و به هم آمیخته نشوند، خدای جهان تحقق نمی پذیرد، در این صورت مسیحیت با بن بستهای بدتری روبرو می شود.
بنابراین مسیحیت بعد از حضرت مسیح دچار شرک شدند که با عقیده تثلیث خود نمایی می کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. افسانه های بت پرستی در آیین کلیسا، ترجمه عبدالرحیم خلخالی
2. الهیات مسیحی ترجمه ط. میکائلیان انتشارات حیات ابدی
3. تاریخ ادیان علی اصغر حکمت.
4. عیسی اسطوره یا تاریخ؟ ترجمه حسین توفیقی
5. پسر خدا در عهدین و قرآن، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
6. مسیحیت و بدعت ها، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
7. جهان مسیحیت ترجمه مسیح مهاجری
8. کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی.
9. مفهوم انجیلها ترجمه، محمد قاصی.
---------------------------------
پی نوشت:
[1] . توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، انتشارات سمت، چاپ ششم، 83، ص141.
[2] . آیه/30.
[3] . سبحانی، جعفر، راه خدا شناسی و شناخت صفات او، انتشارات مکتب اسلام، چ اول، 1375، ص376.
[4] . زیبائی نژاد، محمد رضا، تاریخ و کلام مسیحیت، ناشر معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، چ دوم، 76، ص142.
[5] . قاموس کتاب مقدس، ص344، به نقل از راه خدا شناسی، ص382.
منبع: سایت اندیشه قم
|