جوان استرالیایی ، پس از آشنایی و گفتگو با یکی از دانشجویان ایرانی مقیم استرالیا در موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) واقع در شهر مقدس قم ، توسط دکتر قزوینی با ادای شهادتین به جمع امت اسلامی پیوست.
آقای میچل رکلی (Mitchell Rackley) با طرح پرسش ها و شبهاتی پیرامون دین اسلام و با انتقاد از جنایاتی که وهابیون، طالبان و القاعده در اقصی نقاط جهان مرتکب می شوند، اظهار داشتند که دین اسلام برای غیرمسلمانان دین خشن معرفی شده که با عنایت پروردگار یکتا در این جلسه متوجه شدم این فرقه منحرف با برداشت های نادرست فقط اسم اسلام را یدک می کشد .
در این جلسه نورانی آیت الله دکتر سید محمد حسینی قزوینی در توجیه آقای میچل گفت : هدف پیامبران الهی مشترک بوده و همه دعوت به توحید و معاد می کردند.
مسئول مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) با بیان روند تکاملی ادیان الهی اضافه کرد : به مقیاس رشد پیروان ادیان توحیدی، خداوند آیین جدید و کامل تری برایشان نازل می کرد و این روند از امت ابراهیم تا امت موسی و پیروان عیسی مسیح و از آن تا آیین حضرت محمد (ص) که آخرین نسخه توحیدی برای سعادت بشر می باشد ادامه داشته و پیامبر اسلام (ص) خاتم النبیین است یعنی آخرین فرستاده خداوند برای هدایت بشر و اسلام شکل تکامل یافته ادیان الهی است.
پیامبران ابراهیمی همه بشارت آمدن حضرت محمد (ص) را به پیروانشان داده اند حتی در برخی از نسخ انجیل تحریف شده امروز سخن از ویژگیهای پیامبر اسلام (ص) به چشم میخورد.
دکتر حسینی قزوینی عضو هیأت علمی دانشگاه بین المللی اهل البیت (ع) با ارائه تصویری روشن و شفاف از دین مبین اسلام و معرفی فرقه وهابیت برای ایشان ، دین اسلام را آیین صلح، رحمت و عدالت خواند و ابراز داشتند کسی که اسلام را با تعقل و تفکر بپذیرد بیشتر به عمق رحمانیت این دین پی می برد.
در پاسخ به سؤال آقای میچل رکلی در رابطه با منجی جهانی که عیسی هست یا حضرت مهدی، دکتر قزوینی توضیح داد که حضرت مسیح با فرود از آسمان ، پشت سر حضرت مهدی نماز خوانده و به عنوان یکی از یاران خوب حضرت مهدی در اجرای عدالت و صلح جهانی تلاش خواهد کرد و اغلب مسیحیان جهان با مشاهده این همکاری تنگاتنگ به دین اسلام گرویده و به صفوف مسلمانان خواهند پیوست.
متعاقبا آقای میچل رکلی با ادای شهادتین رسما به آئین مقدس اسلام مشرّف گردید و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید.
وی اشاره نمود که در استرالیا جوانهای تحصیل کرده بسیاری هستند که از مسیحیت و کلیسا گریزان هستند و به دین اسلام علاقه دارند ولی کسی که به پرسش های آنان پاسخ دهد و آنان را راهنمایی کند، نمی یابند.
آقای رکلی اصرار داشت که به پرسشهای ارسالی ایشان توسط ایمیل پاسخ داده شود تا بتوانند سفیر خوبی برای اسلام در منطقه خود باشند.
---------------------------
منبع: مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
|
در انجیل متی باب 1 آیه ی 11 آمده است : و یوشیا، یکنیا(1) و برادرانش را در زمان جلای بابل آورد .
در این متن، سه اشتباه آشکار وجود دارد.
اول اینکه یوشیا یازده سال قبل از اسارت بابلی وفات کرده بود و اصلا در زمان جلای بابل نبود تا فرزندانی بیاورد.
دوم اینکه اصلا یکنیا فرزند یوشیا نیست بلکه پسر یهویاقیم است.
سوم اینکه یکنیا هجده سال قبل از اسارت بابلی به دنیا آمده بود و حتی مدت سه سال هم بر تخت سلطنت نشسته بود و سپس به به بابل رفت.
اشتباهی دیگر از انجیل متی
در انجیل متی آمده است: « آنگاه سخنی که به زبان ارمیای نبی گفته شده بود تمام گشت که سی پاره ی نقره را برداشتند بهای آن را قیمت کرده شده ای که بعضی از بنی اسرائیل بر او قیمت گذاردند و آنها را بجهت کوزه گر دادند چنانکه خداوند به من گفت ».
این در حالی است که جمله ی مذکور هرگز در کتاب ارمیا نیامده است بلکه در کتاب زکریا آمده است و این اشتباهی آشکار از سوی نویسنده ی انجیل متی است.
البته پاسخی نیز از سوی مسیحیان در این زمینه ارائه شده است که تنها یک ادعا است و کاملا بدون دلیل و به همین دلیل از طرح آن صرف نظر می کنیم.
اشتباه حیرت انگیز انجیل متی
در سلسله نسب حضرت مسیح نیز اشتباهات متعددی در انجیلها وجود دارد. به عنوان مثال در انجیل متی، پس از آنکه نسل حضرت مسیح را از ابراهیم تا آن حضرت نام می برد می افزاید: « پس تمام طبقات، از ابراهیم تا داود چهارده طبقه است و از داود تا جلای بابل چهارده طبقه و از جلای بابل تا مسیح چهارده طبقه ». با مراجعه به متن انجیل متی و شمارش اجداد حضرت مسیح متوجه اشتباه نویسنده می شویم چرا که از جلای بابل تا حضرت مسیح تنها سیزده نفر وجود دارند و نه چهارده نفر. این مسأله چالش بزرگی در مسأله ی خطا ناپذیری کتاب مقدس است و تا کنون بارها و بارها از سوی منتقدین کتاب مقدس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
متن بی ربط در تورات، اشکالی که هرگز پاسخی برای آن ارائه نشده است
برای واضح شدن اشکال، متن تورات را به صورت کامل می نویسم.
سفر تثنیه، باب 10:
و در آن وقت خداوند به من گفت : دو لوح سنگ موافق اولین برای خود بتراش و نزد من به کوه برآی و تابوتی از چوب برای خود بساز و بر این لوحها کلماتی را که بر لوحهای اولین که شکستی بود خواهم نوشت و آنها را در تابوت بگذار.
پس تابوتی از چوب سنط ساختم و دو لوح سنگ موافق اولین تراشیدم و آن دو لوح را
در دست داشته به کوه برآمدم و بر آن دو لوح موافق کتابت اولین آن ده کلمه را که خداوند در کوه از میان آتش در روز اجتماع گفته بود نوشت و خداوند آنها را به من داد پس برگشته ار کوه فرود آمدم و لوحها را در تابوتی که ساخته بودم گذاشتم و در آنجا هست چنانکه خداوند مرا امر فرموده بود و بنی اسرائیل از بیروت بنی یقعان به موسیره کوچ کردند و در آنجا هارون مرد و در آنجا دفن شد و پسرش العاذار در جایش به کهانت پرداخت و از آنجا به جدجوده کوچ کردند و از جدجوده به یطبات که زمین نهرهای آب است در آنوقت خداوند سبط لاوی را جدا کرد تا تابوت عهد خداوند را بردارند و به حضور خداوند ایستاده او را خدمت نمایند و به نام او برکت دهند چنانکه تا امروز است بنابر این لاوی را در میان برادرانش نصیب و میراثی نیست خداوند میراث وی است چنانکه یهوه خدایت به وی گفته بود و من در کوه مثل روزهای اولین چهل روز و چهل شب توقف نمودم و در آن دفعه نیز خداوند مرا اجابت فرمود و خداوند نخواست تو را هلاک سازد و خداوند مرا گفت برخیز و پیش روی این قوم روانه شو تا به زمینی که برای پدران ایشان قسم خوردم که به ایشان بدهم داخل شده آن را به تصرف آورند.
با یکبار مطالعه ی این بخش به راحتی متوجه می شویم که بخشی را که به صورت رنگی مشخص نموده ام کاملا بی ارتباط به سایر مطالب این باب است.
حالا یک بار این بخش را حذف کنید و دوباره متن را بخوانید. به روشنی متوجه می شوید که یک متن منسجم است که به یکباره مطلبی کاملا بی ربط در میان آن قرار گرفته بوده است.
البته از نظر تاریخی نیز، بخشی را که رنگی کرده ام کاملا بی ربط به این باب است.
چرا؟
زیرا این سخنان موسی در برج یازدهم از سال چهلم خروج صورت پذیرفته است در حالی که وفات هارون شش ماه قبل از آن اتفاق افتاده بود یعنی در برج پنجم همان سال.
البته این اشکالی است که امروزه همگان متوجه آن شده اند. در ترجمه ای که من در اختیار دارم ( ترجمه ی قدیمی 1895 میلادی که در سال 2002 تجدید چاپ شده است ) نیز این بخش درون پرانتز قرار داده است تا خواننده سر در گم نشود.
همچنین در بسیاری از ترجمه های معتبر بین المللی و از جمله NIV ، NASB ، AMP ، NLT و ... نیز این بخش را درون پرانتز قرار داده اند.
منبع: ادیان نیوز
______________________________________________________
پی نوشت:
1- یکنیا: نام دیگر یهویاکین است.
|
|
به نوشته روزنامه اینترنتی روسی لنتا، پاپ هشتاد و دو ساله ابتدا به عنکبوت بسیار بزرگی که روی لباسش راه میرفت توجه نکرد اما وقتی عنکبوت به گوشش رسید سعی کرد آن را پایین بیندازدولی موفق نشد و عنکبوت همچنان به گردش روی لباس وی ادامه داد.
بر اساس این گزارش، خبرنگارانی که به تهیه گزارش در خصوص سخنان پاپ مشغول بودند نتوانستند به این اخلالگر کوچک بیتوجه بمانند و زمانی که سخنرانی پاپ به پایان رسید عنکبوت دیگر برای خودش تار هم تنیده بود.
گفتنی است پاپ رم که به دعوت کلیسای کاتولیک و مقامات چک به این کشور سفر کرده در زمان سخنرانی خود رژیم کمونیستی را به خاطر ازار کلیساها مورد انتقاد قرار داد و از مردم این کشور خواست سنتهای مسیحیت را که تاثیر فراوانی در شکلگیری فرهنگ ملی آنها داشته اند فراموش نکنند.
منبع: ادیان نیوز
|
به گزارش خبرنگار قدس، حجة الاسلام و المسلمین محمد کاشانی، دبیر و عضو هیأت علمی رشته تخصصی مسیحیت و مدیر مدرسه تخصصی فرق و ادیان قم، در نشست روشهای تبلیغ از سلسله نشستهای ادیان و عرفانهای نوظهور که صبح دیروز در مجتمع آموزش عالی المصطفی مشهد برگزار شد، گفت: امروز جریانی در تمام کره زمین وجود دارد که آتشی را دارد بر جامعه بشری شعله ور می کند. این جریانهای افراطی در درون جامعه مسلمانان در قالب گروه وهابیت، در دین یهود در پوشش صهیونیست و در بین کسانی که خدا را قبول ندارند، در هیبت شیطان پرستان دست به رفتارهای خشونت آمیز می زنند.
مسیحیت تبشیری از دل آمریکا بیرون آمد
حجة الاسلام کاشانی ادامه داد: یک جریان افراطی در تمام این کره خاکی رشد کرده که هر جای از شهر را بشکافیم، آتش این شعله را در زیر زمین به وضوح ملاحظه می کنیم . یک جریان افراطی، خشن و نفرت انگیز از درون مسیحیت به نام مسیح برخاسته است، اما به کام سردمداران غربی است و این ها مشغول تبشیر مسیحیت در سرتاسر کره زمین شده اند و یکی از این نقاط که بیشتر به آن توجه شده، کشورهای اسلامی یا منطقه خاورمیانه است.
وی خاطرنشان کرد: این جریان از آمریکا رشد کرده است، یعنی این مسیحیت کاملا رنگ و بوی دلار می دهد و مسیحیت واتیکانی نیست، اما این مسیحیتی که امروزه دارد رشد می کند؛ مسیحیت فرانسه و انگلیس و سایر کشورها نیست و مشخصا مسیحیتی افراطی می باشد که به وهابیتی شبیه است؛ یعنی اگر بخواهیم مشخصه های این ها را کنار یکدیگر بگذاریم، کاملاً شبیه هم هستند فقط یک فرق با هم دارند و آن این است که مسیحیت آمریکایی پول و قدرت نظامی بیشتری داشته و هالیوود در اختیارش است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: مسیحیت سه فرقه اصلی کاتولیک، پروتستان و ارتدکس دارد، اما این مسیحیتی که امروز در حال تبلیغ است، اغلب از تفکر و گرایشهای پروتستان محسوب می شود؛ اما باید در نظر گرفت که چه گرایش هایی در حال تبلیغ هستند. تفکر هزاره گرا، آخرالزمانی و یا مسیحیان صهیونیستی معتقدند؛ ما مقدمات جنگ پایانی برای بشریت را فراهم می کنیم و در نهایت سیطره مسیحیان صهیونیستی بر کره خاکی فراگیر خواهد شد.
وی با بیان این که این جریان، تفکر و نهضت یکی از جریانهای پر قدرت در میان مسیحیان تبشیری است، تصریح کرد: این تفکر برای خود مانیفستی را طراحی کرده است و مسیحیت تبشیری در این مانیفست پیوند عمیقی با اسرائیل برقرار کرده اند، زیرا مانیفست آنها شامل بازگشت یهود به سرزمین فلسطین، برپایی دولت بنی اسرائیل در این منطقه می شود.
مسیحیت تبشیری شیعه را نشانه رفته است
کاشانی اظهار داشت: جریان مسیحیت با نقشه و هدف به کشورهای منطقه ورود پیدا کرده است، بنابراین نباید تردید کرد که اگر طلاب کشورهای منطقه تأخیر کنند کشور آنان از دست خواهد رفت.
وی با یادآوری این که مبلغان مسیحی بر روی مذهب اهل سنت نیز سرمایه گذاری می کنند، گفت: بیشتر فعالیتها و سرمایه گذاری کلان و برنامه ریزی مسیحیان بر روی شیعیان است و این اتفاقی است که در ایران هم رخ داده است، همانند جریان بهایت که در مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و سایر شهرهای دیگر رشده پیدا کرده است.
کاشانی عنوان داشت: امروز در کشورهای اسلامی مسیحیت به لاهوت انجیل بشارت می دهند و نشریه هایی دارند که ماهانه 42 میلیون تیراژ آن است و به 185زبان دنیا ترجمه می شود. اگر امروز طلاب برای منطقه و شهر خود کاری انجام ندهند، فردا دیر است، زیرا تا بخواهیم شناخت پیدا کنیم و آماده شویم کار ما ثمره ای نخواهد داشت، زیرا مسیحیت با تمام قوای خود آمده است.
حمله شبکه های ماهواره ای به اسلام
این استاد دانشگاه گفت: درگذشته مبلغ مسیحی مهاجرت می کرد و حداکثر هزار نفر را مسیحی می نمود، اما امروز در کشورهای منطقه 90 درصد مردم ماهواره دارند. در حال حاضر چهار کانال مسیحیت به زبان فارسی در این زمینه فعالیت می کنند.
وی با بیان این موضوع که در گذشته شناخت مسیحیت و وسایل ارتباط جمعی وجود نداشت و اگر می خواستیم مسیحیت را بشناسیم، زمینه هایی فراهم نبود، متذکر شد: با وجود این علمای آن زمان- نزدیک به 150 سال قبل 70 کتاب در رد یک کتاب مسیحیت نوشتند، اما امروز ده ها و صدها کتاب، سایت و شبکه برای مسیحیت تبلیغ می کنند، اما اقدامی از سوی مسلمانان و تشیع انجام نمی گیرد.
وی با عنوان این که در 90 درصد خانه های مخاطبان شبکه های ماهواره ای امروز مسیحیت کلیسا زده است، بیان کرد: امروز در عرصه اینترنت بیش از دو هزار سایت و وبلاگ فقط به زبان فارسی برای کشورهای فارسی زبان وجود داشته و تبلیغ می کنند، البته این جدای از سایت هایی است که به زبانهای دیگر در حال تبلیغ هستند.
استفاده از خرافه
کاشانی گفت: برخی از گروه های مبلغ مسیحی برای خود کراماتی قائل هستند و می گویند، ما می توانیم حتی با زبان فرشته ها سخن بگوییم و یا به زبان یکی از قبایل کشف شده در جنگلهای آمازون صحبت کنیم؛ به عنوان مثال مجری یکی از شبکه های مسیحی در حال اجرای برنامه ادعا می کند که یکی از بینندگان خود را شفا داده است و او خود را دارای قدرت عطیه خداوندی می داند.
وی در ادامه ابراز تأسف کرد: برخی از جوامع مسلمان متأسفانه خرافه گرا هستند و واقعا سخنان این افراد را باور می کنند و این ناشی از قدرت تلقین بالای مبلغان مسیحی است و همچنین به افرادی که تلقین می دهند، او را به یک برده تبدیلش می کنند تا بدون مزد و حقوقی تبلیغ مسیحیت کند.
این استاد دانشگاه با بیان این که بحث زن و خشونت در اسلام، شخصیت پیامبر(ص)، تناقضات در قرآن، بحث تاریخ اسلامی پنج شببه اصلی مسیحیت نسبت به اسلام است و با اشاره به این که عده ای از افراد که یک سری شبهات از قبیل مسائلی که بیشتر در خصوص حقوق زنان نسبت به اسلام دارند، افزود: در کتاب مقدس مسیحیت آمده است «اگر شخصی دختر خود را به کنیزی بفروشد، باید در سال هفتم آزاد کند»، و در جای دیگر می گوید « در میان هزار مرد، می توان یک مرد خوب یافت اما در میان زنان یک زن خوب یافت نمی شود»، در مسیحیت حجاب وجود دارد و آیاتی نیز در این خصوص ذکر شده و می گوید «اگر زنی سر خود را نمی پوشاند، پس اصلا موهای خود را بچیند، اگر برای زن شرم آور است که موهای خود را بچیند، آن ها را بپوشاند».
وی در ادامه اشاره کرد: در مسیحیت باید زنان ساکت باشند، زیرا اول آدم آفریده شد و بعد حوا و اگر زنی در کلیسا پرسش و حرفی دارد، باید در خانه از همسرش بپرسد و حق ندارد آن را از راهب کلیسا سؤال کند، زیرا در بخشی از متن کتاب مقدس آمده «زنان شما در کلیسا خاموش باشند و حرف زدن آنان جایز نیست»، این درحالی است که امروز ملاحظه می کنیم که در کلیسا رقص مختلط و آواز خوانی وجود دارد؛ این ها دیانت نیست، بلکه فریب است و امروز مبلغان مسیحیت به بهانه دین و به کام خودشان از مسیحیت سوء استفاده می کنند.
کاشانی متذکر شد: یکی دیگر از حملاتی که علیه اسلام از جانب آنان صورت می گیرد آن است که می گویند، اسلام دین خشونت است و با خشونت گسترش پیدا کرده است. در خصوص جهاد در اسلام آمده است «بجنگید به کسی که به شما حمله کرده ولی درختها را قطع نکنید و شهر را تخریب نکنید و ...»، اما کتاب مقدس می گوید « از شهرهایی این امت هایی که تو را به ملکیت می دهد، هیچ چیز از دست تو سالم نگذرد».
وی ادامه داد: حجم کتاب مقدس هفت برابر قرآن است، ولی معتقدم که زمانی از قرآن لذت می بریم که کتاب مقدس مسیحیت را خوانده باشیم.
وظایف طلاب در خصوص مسیحیت تبشیری
وی در خصوص وظایف طلاب در خصوص مسیحیت تبشیری گفت: اگر طلاب به یاری خدا بلند شوند، خدا به یاری آنان می آید. طلبه مرزبان حریم تشیع است و وظیفه اش مرزبانی است، اگر این گونه است، در صورتی که دزدی نفوذ کند و پس از ورود غارت کند و کشور را از بین ببرد و اشغال کند، مقصر چه کسی است؟ مسلم است که مقصر مرزبانان هستند.
وی افزود: طلاب باید به مسیحیت شناخت پیدا کنند و آموزش ببینند و روشهای پاتک به حریف را بیاموزند که چیست و وقتی به فنون مسلح شدند، بجنگند و دقیقا همان کاری که حریف ما انجام می دهد، انجام دهند. وی اظهار داشت: اگر طلاب برخیزند، امکان ندارد که نتوانند کاری را انجام ندهند، زیرا وعده خداوند بر یاری مسلمانان است و طلاب نباید به دلیل خالی بودن دست شان از حرکت بایستند زیرا خداوند در قران کریم می فرماید «خدا هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر خودشان دست به تغییر بزنند».
وی همچنین گفت: سایت ir .ngoic. wwwدارای کتابخانه، مقالات، آموزشکده و تالار گفتگو است و مجموعه کاملی از آن چه که در خصوص مسیحیت نیاز داریم، می باشد. وی همچنین بیان کرد: تمام مراجع تشیع یکی از بزرگ ترین مشکلات جهان تشیع را شیوع مسیحیت می دانند، بنابراین برای رد مسیحیت کمک و حمایت می کنند، البته باید گروه های منسجمی شکل بگیرند.
|
به گزارش خبرنگار قدس، حجة الاسلام و المسلمین محمد کاشانی، دبیر و عضو هیأت علمی رشته تخصصی مسیحیت و مدیر مدرسه تخصصی فرق و ادیان قم، در نشست روشهای تبلیغ از سلسله نشستهای ادیان و عرفانهای نوظهور که صبح دیروز در مجتمع آموزش عالی المصطفی مشهد برگزار شد، گفت: امروز جریانی در تمام کره زمین وجود دارد که آتشی را دارد بر جامعه بشری شعله ور می کند. این جریانهای افراطی در درون جامعه مسلمانان در قالب گروه وهابیت، در دین یهود در پوشش صهیونیست و در بین کسانی که خدا را قبول ندارند، در هیبت شیطان پرستان دست به رفتارهای خشونت آمیز می زنند.
مسیحیت تبشیری از دل آمریکا بیرون آمد
حجة الاسلام کاشانی ادامه داد: یک جریان افراطی در تمام این کره خاکی رشد کرده که هر جای از شهر را بشکافیم، آتش این شعله را در زیر زمین به وضوح ملاحظه می کنیم . یک جریان افراطی، خشن و نفرت انگیز از درون مسیحیت به نام مسیح برخاسته است، اما به کام سردمداران غربی است و این ها مشغول تبشیر مسیحیت در سرتاسر کره زمین شده اند و یکی از این نقاط که بیشتر به آن توجه شده، کشورهای اسلامی یا منطقه خاورمیانه است.
وی خاطرنشان کرد: این جریان از آمریکا رشد کرده است، یعنی این مسیحیت کاملا رنگ و بوی دلار می دهد و مسیحیت واتیکانی نیست، اما این مسیحیتی که امروزه دارد رشد می کند؛ مسیحیت فرانسه و انگلیس و سایر کشورها نیست و مشخصا مسیحیتی افراطی می باشد که به وهابیتی شبیه است؛ یعنی اگر بخواهیم مشخصه های این ها را کنار یکدیگر بگذاریم، کاملاً شبیه هم هستند فقط یک فرق با هم دارند و آن این است که مسیحیت آمریکایی پول و قدرت نظامی بیشتری داشته و هالیوود در اختیارش است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: مسیحیت سه فرقه اصلی کاتولیک، پروتستان و ارتدکس دارد، اما این مسیحیتی که امروز در حال تبلیغ است، اغلب از تفکر و گرایشهای پروتستان محسوب می شود؛ اما باید در نظر گرفت که چه گرایش هایی در حال تبلیغ هستند. تفکر هزاره گرا، آخرالزمانی و یا مسیحیان صهیونیستی معتقدند؛ ما مقدمات جنگ پایانی برای بشریت را فراهم می کنیم و در نهایت سیطره مسیحیان صهیونیستی بر کره خاکی فراگیر خواهد شد.
وی با بیان این که این جریان، تفکر و نهضت یکی از جریانهای پر قدرت در میان مسیحیان تبشیری است، تصریح کرد: این تفکر برای خود مانیفستی را طراحی کرده است و مسیحیت تبشیری در این مانیفست پیوند عمیقی با اسرائیل برقرار کرده اند، زیرا مانیفست آنها شامل بازگشت یهود به سرزمین فلسطین، برپایی دولت بنی اسرائیل در این منطقه می شود.
مسیحیت تبشیری شیعه را نشانه رفته است
کاشانی اظهار داشت: جریان مسیحیت با نقشه و هدف به کشورهای منطقه ورود پیدا کرده است، بنابراین نباید تردید کرد که اگر طلاب کشورهای منطقه تأخیر کنند کشور آنان از دست خواهد رفت.
وی با یادآوری این که مبلغان مسیحی بر روی مذهب اهل سنت نیز سرمایه گذاری می کنند، گفت: بیشتر فعالیتها و سرمایه گذاری کلان و برنامه ریزی مسیحیان بر روی شیعیان است و این اتفاقی است که در ایران هم رخ داده است، همانند جریان بهایت که در مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و سایر شهرهای دیگر رشده پیدا کرده است.
کاشانی عنوان داشت: امروز در کشورهای اسلامی مسیحیت به لاهوت انجیل بشارت می دهند و نشریه هایی دارند که ماهانه 42 میلیون تیراژ آن است و به 185زبان دنیا ترجمه می شود. اگر امروز طلاب برای منطقه و شهر خود کاری انجام ندهند، فردا دیر است، زیرا تا بخواهیم شناخت پیدا کنیم و آماده شویم کار ما ثمره ای نخواهد داشت، زیرا مسیحیت با تمام قوای خود آمده است.
حمله شبکه های ماهواره ای به اسلام
این استاد دانشگاه گفت: درگذشته مبلغ مسیحی مهاجرت می کرد و حداکثر هزار نفر را مسیحی می نمود، اما امروز در کشورهای منطقه 90 درصد مردم ماهواره دارند. در حال حاضر چهار کانال مسیحیت به زبان فارسی در این زمینه فعالیت می کنند.
وی با بیان این موضوع که در گذشته شناخت مسیحیت و وسایل ارتباط جمعی وجود نداشت و اگر می خواستیم مسیحیت را بشناسیم، زمینه هایی فراهم نبود، متذکر شد: با وجود این علمای آن زمان- نزدیک به 150 سال قبل 70 کتاب در رد یک کتاب مسیحیت نوشتند، اما امروز ده ها و صدها کتاب، سایت و شبکه برای مسیحیت تبلیغ می کنند، اما اقدامی از سوی مسلمانان و تشیع انجام نمی گیرد.
وی با عنوان این که در 90 درصد خانه های مخاطبان شبکه های ماهواره ای امروز مسیحیت کلیسا زده است، بیان کرد: امروز در عرصه اینترنت بیش از دو هزار سایت و وبلاگ فقط به زبان فارسی برای کشورهای فارسی زبان وجود داشته و تبلیغ می کنند، البته این جدای از سایت هایی است که به زبانهای دیگر در حال تبلیغ هستند.
استفاده از خرافه
کاشانی گفت: برخی از گروه های مبلغ مسیحی برای خود کراماتی قائل هستند و می گویند، ما می توانیم حتی با زبان فرشته ها سخن بگوییم و یا به زبان یکی از قبایل کشف شده در جنگلهای آمازون صحبت کنیم؛ به عنوان مثال مجری یکی از شبکه های مسیحی در حال اجرای برنامه ادعا می کند که یکی از بینندگان خود را شفا داده است و او خود را دارای قدرت عطیه خداوندی می داند.
وی در ادامه ابراز تأسف کرد: برخی از جوامع مسلمان متأسفانه خرافه گرا هستند و واقعا سخنان این افراد را باور می کنند و این ناشی از قدرت تلقین بالای مبلغان مسیحی است و همچنین به افرادی که تلقین می دهند، او را به یک برده تبدیلش می کنند تا بدون مزد و حقوقی تبلیغ مسیحیت کند.
این استاد دانشگاه با بیان این که بحث زن و خشونت در اسلام، شخصیت پیامبر(ص)، تناقضات در قرآن، بحث تاریخ اسلامی پنج شببه اصلی مسیحیت نسبت به اسلام است و با اشاره به این که عده ای از افراد که یک سری شبهات از قبیل مسائلی که بیشتر در خصوص حقوق زنان نسبت به اسلام دارند، افزود: در کتاب مقدس مسیحیت آمده است «اگر شخصی دختر خود را به کنیزی بفروشد، باید در سال هفتم آزاد کند»، و در جای دیگر می گوید « در میان هزار مرد، می توان یک مرد خوب یافت اما در میان زنان یک زن خوب یافت نمی شود»، در مسیحیت حجاب وجود دارد و آیاتی نیز در این خصوص ذکر شده و می گوید «اگر زنی سر خود را نمی پوشاند، پس اصلا موهای خود را بچیند، اگر برای زن شرم آور است که موهای خود را بچیند، آن ها را بپوشاند».
وی در ادامه اشاره کرد: در مسیحیت باید زنان ساکت باشند، زیرا اول آدم آفریده شد و بعد حوا و اگر زنی در کلیسا پرسش و حرفی دارد، باید در خانه از همسرش بپرسد و حق ندارد آن را از راهب کلیسا سؤال کند، زیرا در بخشی از متن کتاب مقدس آمده «زنان شما در کلیسا خاموش باشند و حرف زدن آنان جایز نیست»، این درحالی است که امروز ملاحظه می کنیم که در کلیسا رقص مختلط و آواز خوانی وجود دارد؛ این ها دیانت نیست، بلکه فریب است و امروز مبلغان مسیحیت به بهانه دین و به کام خودشان از مسیحیت سوء استفاده می کنند.
کاشانی متذکر شد: یکی دیگر از حملاتی که علیه اسلام از جانب آنان صورت می گیرد آن است که می گویند، اسلام دین خشونت است و با خشونت گسترش پیدا کرده است. در خصوص جهاد در اسلام آمده است «بجنگید به کسی که به شما حمله کرده ولی درختها را قطع نکنید و شهر را تخریب نکنید و ...»، اما کتاب مقدس می گوید « از شهرهایی این امت هایی که تو را به ملکیت می دهد، هیچ چیز از دست تو سالم نگذرد».
وی ادامه داد: حجم کتاب مقدس هفت برابر قرآن است، ولی معتقدم که زمانی از قرآن لذت می بریم که کتاب مقدس مسیحیت را خوانده باشیم.
وظایف طلاب در خصوص مسیحیت تبشیری
وی در خصوص وظایف طلاب در خصوص مسیحیت تبشیری گفت: اگر طلاب به یاری خدا بلند شوند، خدا به یاری آنان می آید. طلبه مرزبان حریم تشیع است و وظیفه اش مرزبانی است، اگر این گونه است، در صورتی که دزدی نفوذ کند و پس از ورود غارت کند و کشور را از بین ببرد و اشغال کند، مقصر چه کسی است؟ مسلم است که مقصر مرزبانان هستند.
وی افزود: طلاب باید به مسیحیت شناخت پیدا کنند و آموزش ببینند و روشهای پاتک به حریف را بیاموزند که چیست و وقتی به فنون مسلح شدند، بجنگند و دقیقا همان کاری که حریف ما انجام می دهد، انجام دهند. وی اظهار داشت: اگر طلاب برخیزند، امکان ندارد که نتوانند کاری را انجام ندهند، زیرا وعده خداوند بر یاری مسلمانان است و طلاب نباید به دلیل خالی بودن دست شان از حرکت بایستند زیرا خداوند در قران کریم می فرماید «خدا هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر خودشان دست به تغییر بزنند».
وی همچنین گفت: سایت ir .ngoic. wwwدارای کتابخانه، مقالات، آموزشکده و تالار گفتگو است و مجموعه کاملی از آن چه که در خصوص مسیحیت نیاز داریم، می باشد. وی همچنین بیان کرد: تمام مراجع تشیع یکی از بزرگ ترین مشکلات جهان تشیع را شیوع مسیحیت می دانند، بنابراین برای رد مسیحیت کمک و حمایت می کنند، البته باید گروه های منسجمی شکل بگیرند.
|
کتاب مقدس آمده است که اخزیا در 42 سالگی به سلطنت رسید. « و اخزیا چهل و دو ساله بود که پادشاه شد و یک سال در اورشلیم سلطنت کرد» دوم تواریخ 22 2
این در حالی است که طبق گزارش کتاب مقدس« یهورام سی و دو ساله بود که پادشاه شد و هشت سال در اورشلیم سلطنت کرد... و بدون اینکه بر او رقتی شود رحلت کرد ... و ساکنان اورشلیم پسر کهترش اخزیا را در جایش به پادشاهی نصب کردند» دوم تواریخ 21 5- 20 و 22 1
بنابر این پدر اخزیا در40 سالگی از دنیا رفت و اخزیا بلافاصله به جای وی نشست.حال، چگونه ممکن است که اخزیا در هنگام وفات پدر 40 ساله اش، 42 سال داشته باشد. آیا وی از پدر خویش دو سال بزرگتر بوده است.پاسخ بسیار روشن است. سن اخزیا به اشتباه ذکر شده است. با مراجعه به بخش دیگری از کتاب مقدس می توان این اشتباه راتصحیح نمود. در کتاب اول پادشاهان آمده است« و اخزیا چون پادشاه شد بیست و دو ساله بود و یک سال در اورشلیم پادشاهی کرد» اول پادشاهان 8 26
این یکی از اشتباهات مشهور کتاب مقدّس مسیحیان و یهودیان است.
|
گذشته از دلایل عقلی مبنی بر صحت اعتقاد شیعیان به رجعت در آخرالزمان این مفهوم در کتب مقدس پیامبران قبل از اسلام عهد عتیق و عهد جدید نیز بارها تکرار شده است.رجعت از جمله اعتقادات شیعه اثنی عشری است که بیشتر در موضوعات مطروحه در مهدویت به کار برده میشود. و از مصدر ثلاثی مجرد از باب رجع به معنی بازگشتن و برگشتن است. این کلمه در موضوعات مختلف و متفاوتی استخدام و به کار رفته از جمله این موارد می توان از بازگشت روح به بدن مادی و زنده شدن انسان در دنیا، بازگشت روح به بدن پس از برپایی قیامت، جدایی روح از بدن و انتقال آن به بدن دیگری (تناسخ) و بازگشت حضرت مهدی (عج) و قیام او در قرآن نیز آیاتی از طرف خداوند ذکر شده که مبین و ناظر به دو معنای نخست است ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا، ای خدا ما، ما بینا و شنوا شدیم پس ما را برگردان تا کار نیکو دهیم (سجده 12) وضونوا انهم خلقناکم عبثا و انکم الینا لا یرجعون و گمان کردند که به سوی ما برگردانده نمیشود. (قصص/39) آنچه در این مطلب بدان پرداخته میشود بازگشت کسانی است که مردند و قبل از برپایی قیامت دوباره به جهان بازگردانده میشوند این معنی تنها به اعتقادات شیعیان پیرامون ظهور حضرت حجت (عج) اختصاص ندارد.
بلکه قبل از اسلام و در کتب مقدس دیگر پیامبران الهی نیز آمده است گذشته از دلایل عقلی مبنی بر صحت این اعتقاد، دلایل تاریخی ینز در این رابطه وجود دارد که به تعدادی از آنها خواهیم پرداخت.
رجعت در عهد عتیق (تورات):
از جمله حکایاتی که در کتب مقدس عهد عتیق آمده داستان الیشع نبی است که در کتاب او پادشاهان ذکر شده است و او یکی از پیامبران بنی اسرائیل است که کرامات و معجزات فراوانی از او نقل شده و در دعای ام داود و مناظرات امام رضا (ع) علمای یهود و مسیح از آن استدلال شده است.
در عهد عتیق داستان زنده شدن طفلی به دست الیشع که در قرآن از او به عنوان السع یاد شده است چنین نقل شده است:
پس الیشع به خانه داخل شد دید که طفل مرده و بر بستر او خوابیده است چون داخل شد در را بر هر دو بست و نزد خداوند دعا نمود و برآمده بر طفل دراز شد و دهان خود را بر دهان وی و چشم خود را بر چشم او دست خود را بر دست او گذاشته و بر او خم شد و گوشت سرگرم شد و طفل هفت مرتبه عطسه کرد پس چشمان خود باز کرد. (1)
امام رضا در مناظره خود با یکی از علمای مسیحی که زنده کردن مردگان و شفای بیماران را نشانه خدایی عیسی (ع) میدانست فرمود: الیسع هم از این کارها میکرد روی آب راه میرفت، مرده زنده میکرد کور مادرزاد و پیسی را شفا میداد اما امتش وی خدا نخواندند و هیچکس او را نپرستید. (2)
این داستان که به زنده شدن پسری به دست ایلیا اشاره دارد: پسر آن زن که صاحب خانه بود بیمار شد و مرض او چنان سخت شد که نفس در او باقی نماند مرد و به ایلیا گفت: ای مرد خدا مرا با تو چه کار است؟ آیا نزد من آمدی تا گناه مرا به یاد آوری و پسر مرا بکشی؟ او وی را گفت: پسرت را به من بده پس او را از آغوش وی گرفته بالای خانه که در آن ساکن بود برد و او را بر بستر خود خوابانید و نزد خداوند استغاثه نمود گفت: ای یهوه خدای من مسالت اینکه جان این پسر به وی برگردد و خداوند آواز ایلیا را اجابت نمود و جان پسر وی برگشت که زنده شد. (3)
در کتاب دانیال نبی باب دوازدهم مطالبی ذکر شده که مربوط به رجعت در آینده است و برخی نویسندگان آن را به رجعت در زمان حضرت مهدی (عج) نسبت دادهاند و آن اینکه در آن زمان میکائیل امر عظیمی که برای پسرام قوم توایستاده است برخواهد خاست و چنان زمان تنگی خواهد شد که از زنانی که امتی به وجود آمده است تا امروز نبوده و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد و بسیاری از آنان که در خاک زمین خوابیدهاند بیدار خواهند شد اما اینان برای حیات جاودانی و آن به جهت خجالت و حقارت جاودانی (4)
و این همان اعتقاد شیعه است که معتقدند: خداوند در روز ظهور حضرت مهدی (عج) گروهی از مومنان خالص وعدهای از منافقان فاجر را در این دنیا با همان اندام و صورتی که بودند پیش از قیامت زنده میکند تا به گروهی از آنان عزت و گروهی دیگر را ذلیل گرداند.
رجعت در انجیل:
در عهد جدید انجیل حکایتی درباره زنده شدن دختری به دست حضرت عیسی (ع) نقل شده است: سرپرست عبادتگاه آن محل رسید و او (عیسی) را پرستش کرد و گفت: دخترم همین الان فوت کرد ولی استدعا دارم بیایید و دستتان را روی او بگذارید تا زنده شود پس عیسی و شاگردان به طرف خانه او راه افتادند ... وقتی عیسی به خانه سرپرست کنیه رسید و یا گروه نوحه خانها و مردم مضطرب روبرو شد، فرمود: همهتان بیرون بروید این دختر نمرده خوابیده است.
سرانجام وقتی همه بیرون رفتند عیسی در داخل اطاق رفت دست دختر را گرفت و دختر صحیح و سالم از جا بلند شد. (5)
یا داستان زنده شدن فرزند آن بیوه زن که دهی از فوت او در عزا و ماتم شد و حضرت عیسی (ع) که دلش برای داغ دیده سوخته بود به امر پروردگار پسر را زنده کرد. (6) و یا داستان زنده شدن ایلعازر که چهار روز از مرگش گذشته بود و او را به خاک سپرده بودند و حضرت عیسی (ع) به خواهش مرتا خواهر ایلعارز او را به دنیا بازگرداند. (7)
رجعت در قرآن
در قرآن کریم به این اعتقاد شیعیان اشاره شده است از جمله آیاتی که مفسرین و علمای قرآن شناس آنها را به امر رجعت مرتبط دانستهاند میتوان از آیه 83 سوره نحل یاد که خداوند در آن میفرماید: «یوم نحشر من کل امه فوجا ممن یکذب بآیاتنا فهم یوزعون» به خاطر آور روزی را که ما از هر امتی گروهی را از کسانی که ایات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند. شیخ حر عاملی دراین باره مینویسد: دلالت این آیه بر حقانیت رجعت به قدری صریح و روشن است که اگر تفسیری هم از ائمه در این مورد نبود باز هم از آیه شریفه میتوانستیم اثبات رجعت را استفاده کنیم (8) علامه طباطبایی نیز این آیه را مبین اعتقاد به رجعت میداند و میگوید چون در آیه از حشر گروهی از انسانها سخن به میان آمده است بنابراین مربوط به حشر در قیامت نمیباشد. (9)
آیه دیگری که مبین رجعت است آیه 55 سوره نور است: وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفهم فیالارض کما استخلف الذین من قبلهم. خدا به کسانی که از شما ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین (خود) قرار دهد، همانگونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین (خود) قرار داد و آن دینی را که بر ایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند (تا) مرا عبادت کند و چیزی را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید، آنانند که نافرمانند. و یا آیاتی چون آیه 38 و 83 سوره نحل، بقره آیه 214 و بسیاری دیگر که مبین رجعت و بازگشت بعضی از انسانها به دنیاست.
------------------------------------------------------------
منابع:
1- عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان ص 580، 581 آیات 32-38
2- الایقاظ من الهجعه، ص 114.
3- عهد عتیق ص 560.
4- همان ص 1309.
5- انجیل عیسی مسیح، ص 84.
6- همان ص 81-80.
7- همان ص 131-130.
8- الایقاظ من الهجعه، ص73.
9- المیزان، ج15،
|
یوحنای لاهوتی از نویسندگان کتاب مقدس در عهد جدید، خدای خود را به گوسفند ذبح شدهای تشبیه میکند که هفت شاخ و هفت چشم دارد. یوحنا در رویای خود در فصل پنجم عبارت ششم مینویسد:
و دیدم در میان تخت و چهار حیوان و در وسط پیران برّه چون ذبح شده ایستاده است و هفت شاخ و هفت چشم دارد که هفت روح خدایند که به تمامی جهان فرستاده میشوند
همچنین در فصل هفدهم آیه چهارده میگوید :
ایشان با برّه جنگ خواهند نمود و برّه بر ایشان غالب خواهد آمد زیرا که او ربّالارباب و پادشاه پادشاهان است و آنانی نیز که با وی هستند که خوانده شده و برگزیده و امینند.
یوحنا میگوید گوسفند مزبور گویا ذبح شده بود (با شک و تردید) نه این که واقعا ذبح شده باشد.
سپس در باب هفتم آیه نهم از همان سفر مینویسد:
و بعد از این دیدم که اینک گروهی عظیم که هیچ کس ایشان را نتواند شمرد از هر امّت و قبیله و قوم زبان در پیش تخت و در حضور برّه به جامههای سفید آراسته و شاخههای نخل بدست گرفته ایستادهاند و به آواز بلند ندا کرده میگویند نجات خدای ما را که بر تخت نشسته است و برّه را است.
به نظر شما در این تشبیه (که خداوند را به گوسفند تشبیه کردهاند)،چه معنی و حکمتی میتواند باشد. شاید بگویید این تشبیه کنایه از لطافت و نرمی و تسلیم و سازشپذیری است . فرض کنیم چنین معنایی را اراده کرده باشند اما آیا خداوند چنین صفاتی را دارد ؟ بله خداوند لطیف است اما آیا نعوذ بالله همچون گوسفند تسلیم یا سازشپذیر است یا … . پس اگر مراد گوسفند نباشد و چنین صفاتی باشد باز هم خداوند از چنین صفاتی مبراست و قیاس مع الفارق است .
باز هم از باب مماشات ما کوتاه میآییم و فرض میکنیم این خدای خاص که مورد تشبیه واقع شده است چنین صفاتی دارد و نرم است و سازش پذیر و …. آن وقت این سوال مطرح میشود که آنچه را که گوسفند مینامند آیا غضب دهشتآور و عذاب و خشم و صلابت هم دارد یا نه؟! اگر گوسفند است یا شبیه گوسفند، پس نباید این صفات را داشته باشد . اما این آیات را ببینید : سفر رؤیا 6 : 16 پولس نیز در نامهاش به عبرانیها خداوند را این گونه توصیف میکند 12 : 29 : خدای ما آتش فرو برنده است.
حال جالب آن است که این گوسفند نرم و اهل عطوفت و لطافت و سازش ، هفت شاخ دارد! گاو به خشونتش معروف است چون دو شاخ دارد. اکنون تصور کنید خشونتِ هفت شاخ را.
وقتی باب تشبیه خداوند به حیوانات باز شود ، ممکن است کسی پیدا شود که خداوندی را که آراسته به صفت امانتداری است ، نعوذ بالله به سگ تشبیه نماید. چون سگ حیوان امانت داری است! اعاذنا الله . آیا اگر چنین اتفاقی بیافتد دوستان مسیحی این گونه تشبیهات را میپذیرند؟ طبعا باید بپذیرند. چرا که کتاب مقدس خود خداوند را به دلیل لطافتش به گوسفند مانند کرده است ، پس نباید در تشبیه به حیوانات دیگر مشکلی باشد .
راستی آیا میتوان خداوند را به دلیل نیروی زیادی که دارد ، پناه بر خدا ، به گاو تشبیه کرد؟ چرا؟
آیا میتوان خداوند عزیز را به دلیل تحمل و صبری که دارد ، پناه بر خدا ، به الاغ مانند نمود؟ چرا که الاغ، حیوانک اسطوره صبر و بردباری است و خداوند نیز که آزار یهود را تحمل کرده نیرومند و با صبر و شکیباست! تفاوت در چیست؟!
مساله دیگر این که اگر این تشبیه درست است مسیح باید به گوسفند بودن افتخار کند یا … اما چه شده که در اناجیل چهارگانه آمده است که مسیح خودش را چوپان گوسفندان شمرده : در إنجیل یوحنا فصل دهم آیه بیست و هفتم 10 : 27 آمده است:
گوسفندان من آواز مرا میشنوند و من آنها را میشناسم و مرا متابعت میکنند.
دوستان عزیز مسیحیم ، چگونه شما خدای خود را گوسفند مینامید، در حالی که شایسته نیست حتی انسانی را به چنین نامی ملقب کنند . مگر نه آن است که انسان برتر از گوسفند است؟ حضرت مسیح علیه السلام در انجیل متی باب دوازدهم آیه دوازدهم 12 : 12 خود به این مطلب شهادت میدهد و میفرماید: پس چقدر انسان از گوسفند افضلست.
دوستان عزیز مسیحیم ، آیا این ادب کتاب مقدس پذیرفتنی است؟
|
یوحنای لاهوتی از نویسندگان کتاب مقدس در عهد جدید، خدای خود را به گوسفند ذبح شدهای تشبیه میکند که هفت شاخ و هفت چشم دارد. یوحنا در رویای خود در فصل پنجم عبارت ششم مینویسد:
و دیدم در میان تخت و چهار حیوان و در وسط پیران برّه چون ذبح شده ایستاده است و هفت شاخ و هفت چشم دارد که هفت روح خدایند که به تمامی جهان فرستاده میشوند
همچنین در فصل هفدهم آیه چهارده میگوید :
ایشان با برّه جنگ خواهند نمود و برّه بر ایشان غالب خواهد آمد زیرا که او ربّالارباب و پادشاه پادشاهان است و آنانی نیز که با وی هستند که خوانده شده و برگزیده و امینند.
یوحنا میگوید گوسفند مزبور گویا ذبح شده بود (با شک و تردید) نه این که واقعا ذبح شده باشد.
سپس در باب هفتم آیه نهم از همان سفر مینویسد:
و بعد از این دیدم که اینک گروهی عظیم که هیچ کس ایشان را نتواند شمرد از هر امّت و قبیله و قوم زبان در پیش تخت و در حضور برّه به جامههای سفید آراسته و شاخههای نخل بدست گرفته ایستادهاند و به آواز بلند ندا کرده میگویند نجات خدای ما را که بر تخت نشسته است و برّه را است.
به نظر شما در این تشبیه (که خداوند را به گوسفند تشبیه کردهاند)،چه معنی و حکمتی میتواند باشد. شاید بگویید این تشبیه کنایه از لطافت و نرمی و تسلیم و سازشپذیری است . فرض کنیم چنین معنایی را اراده کرده باشند اما آیا خداوند چنین صفاتی را دارد ؟ بله خداوند لطیف است اما آیا نعوذ بالله همچون گوسفند تسلیم یا سازشپذیر است یا … . پس اگر مراد گوسفند نباشد و چنین صفاتی باشد باز هم خداوند از چنین صفاتی مبراست و قیاس مع الفارق است .
باز هم از باب مماشات ما کوتاه میآییم و فرض میکنیم این خدای خاص که مورد تشبیه واقع شده است چنین صفاتی دارد و نرم است و سازش پذیر و …. آن وقت این سوال مطرح میشود که آنچه را که گوسفند مینامند آیا غضب دهشتآور و عذاب و خشم و صلابت هم دارد یا نه؟! اگر گوسفند است یا شبیه گوسفند، پس نباید این صفات را داشته باشد . اما این آیات را ببینید : سفر رؤیا 6 : 16 پولس نیز در نامهاش به عبرانیها خداوند را این گونه توصیف میکند 12 : 29 : خدای ما آتش فرو برنده است.
حال جالب آن است که این گوسفند نرم و اهل عطوفت و لطافت و سازش ، هفت شاخ دارد! گاو به خشونتش معروف است چون دو شاخ دارد. اکنون تصور کنید خشونتِ هفت شاخ را.
وقتی باب تشبیه خداوند به حیوانات باز شود ، ممکن است کسی پیدا شود که خداوندی را که آراسته به صفت امانتداری است ، نعوذ بالله به سگ تشبیه نماید. چون سگ حیوان امانت داری است! اعاذنا الله . آیا اگر چنین اتفاقی بیافتد دوستان مسیحی این گونه تشبیهات را میپذیرند؟ طبعا باید بپذیرند. چرا که کتاب مقدس خود خداوند را به دلیل لطافتش به گوسفند مانند کرده است ، پس نباید در تشبیه به حیوانات دیگر مشکلی باشد .
راستی آیا میتوان خداوند را به دلیل نیروی زیادی که دارد ، پناه بر خدا ، به گاو تشبیه کرد؟ چرا؟
آیا میتوان خداوند عزیز را به دلیل تحمل و صبری که دارد ، پناه بر خدا ، به الاغ مانند نمود؟ چرا که الاغ، حیوانک اسطوره صبر و بردباری است و خداوند نیز که آزار یهود را تحمل کرده نیرومند و با صبر و شکیباست! تفاوت در چیست؟!
مساله دیگر این که اگر این تشبیه درست است مسیح باید به گوسفند بودن افتخار کند یا … اما چه شده که در اناجیل چهارگانه آمده است که مسیح خودش را چوپان گوسفندان شمرده : در إنجیل یوحنا فصل دهم آیه بیست و هفتم 10 : 27 آمده است:
گوسفندان من آواز مرا میشنوند و من آنها را میشناسم و مرا متابعت میکنند.
دوستان عزیز مسیحیم ، چگونه شما خدای خود را گوسفند مینامید، در حالی که شایسته نیست حتی انسانی را به چنین نامی ملقب کنند . مگر نه آن است که انسان برتر از گوسفند است؟ حضرت مسیح علیه السلام در انجیل متی باب دوازدهم آیه دوازدهم 12 : 12 خود به این مطلب شهادت میدهد و میفرماید: پس چقدر انسان از گوسفند افضلست.
دوستان عزیز مسیحیم ، آیا این ادب کتاب مقدس پذیرفتنی است؟
|
بنا بر باور مسیحیان، «یهودا»، یکی از دوازده حواری مسیح، با دریافت سی سکه نقره رشوه ایشان را به حاکمان یهودی رم نشان داد، آنان عیسی را به شیوه دردناکی به صلیب کشیدند. در کتاب مقدس و در انجیل متی درباره یهودا گفته شده که وی با شتاب از این عمل خود، پوزش و پس از بازگرداندن سی سکه نقره، خود را حلقآویز کرد.
یهودا اسخریوطی، یکی از حواریون عیسی بود. او که مکان عیسی را به دشمنانش لو داد.
نام «یهودا»، سی سکه نقره پاداش وی و بوسهای که به عیسی داد تا خود را به سربازان رومی به جای مسیح بشناساند، برای نزدیک دو هزار سال است که به نماد خیانت در فرهنگ غرب مطرح است و گفته میشود که در دوزخ نیز وی در پایینترین طبقه قرار دارد.
به اعتقاد برخی مورخین، افزون بر چهار انجیل معتبر مسیحیان یعنی متی، مرقس، لوقا و یوحنا، یهودا نیز انجیلی نوشتهاست که درباره زندگی مسیح میباشد. نسخه اصلی و دستنوشته «انجیل یهودا»، مربوط به سده دوم پس از زادروز، مدتها پیش از میان رفتهاست، ولی انجیلی که هم اینک با نام «انجیل یهودا» در دسترس است و دارای اعتبار مشکوکی است، یک یا دو سده پس از مرگ مسیح نوشته شده و منتسب به حواریونی مانند توماس و فیلیپ و یا به زن پیرو مسیح مریم مجدلیه است.
|